۳۴
September 11, 2014
36
September 11, 2014
Show all

مناظره با من آینده
اختلاف تفاوتی شاخص بین من و من است و هزارتو های تو در تو که زمان نیاز کشف کردن آنهاست.
این مطلب نمی خواد من آینده را به چالش بکشد یا چیزی شبیه آن. حتی تیتر آن هم تزیینی است. این نوشته تلاش می کند تا از زبان و قلم من حال نشانه هایی از من آینده را بنماید.

درک کردنش سخت می شود وقتی توانایی بیان حوادث و کنش های درونی را نداری و در عین حال می خوای آنها را بروز دهی. پس در این وانفسا! به سخن گفتن با خود روی می آوری و برای اولین بار هم که شده مخاطب واقعیت را می یابی. مخاطبی که از ایرادات جانبی کلامی و نوشتاری صرف نظر می کند و اصل مطلب را درک می نماید.
اما نیاز به مخاطب آن هم از جنس مطلب خود یک جهش به سمت نیستی و درماندگیست زیرا هم خود عملی و عکس المعل. هیچ نیرویی وارد نکردی چون ضارب  و مضروب یک شخص هست یک نفر …
چالش دیگر نبود نقد و تشخیص محاصن و معایب نوشته هست. هر کس خود را از دیگر برتر می داند _ برتر بر وزن افعل!_ اما زمانی که دیگری وجود ندارد ساختار تویی محتویات تویی حال تویی گذشته تو بودی و آینده تو خواهی بود، خواه نا خواه خود را برترین می یابی. بهترین از هیچ و این به راستی یک فاجعه ی هولناک و اتفاقی مضر برای موجودیت  توست…
این موجودیتی که خلق شد اما رشد نکرد و به زبان عامیانه عامه پسند نشد و به همین دلیل مخاطبی کسب نکرد و در نقطه ی شروع رسوب نمود. واقعیت این است که با گذشت زمان مخاطبانی اندک شمار می آیند و می روند اما مخاطب اصلی همچنان ته سالن نشسته است و ادعای بهترین بودن را می کند!