۵۲: تلاشی برای به انزوا کشیدن شادی

۵۱: تکرار مکررات
March 7, 2015
۵۳:امید هرزه
March 24, 2015
Show all

اشتیاق برای شاد بودن، شاد زیستن، شاد کردن و شاد مردن! شاد مردن؟! آیا کسی می تواند ادعا کند که شاد میمیرد. آیا یک انسان مرده توانایی ادعا کردن دارد؟
لحضات شادی آور یکی پس از دیگری در این بین چنتایی هم غمگین که بین شادی ها اسیرند. محصور در تحلیل ناپذیری شادی ها. انسان هایی که قدرت تحلیل کردن شادی ها را ندارند اما مگر نمی شود خوشی ها را تحلیل کرد؟! همه چیز این دنیا را می شود تحلیل کرد. حتی فرار از تحلیل کردن را!. انسان لحضات شاد و مفرح را می آفریند تا لحظات غمگینش را بپوشاند. محصورش کند. که زندانبانش عقده هایش باشند. ولی تحلیل نمی کند. نمی شیند و با خود نمی گوید من چرا در آن مکان و زمان خوشحال بودم؟. این رفتار من به چه کسی سود رسانده و چه کسی متضرر شده؟! بله نمی پرسد چون از جواب می ترسد جوابی که کلید زندان غم و اندوه است. و اگر به جواب برسد اندوه را آزاد میکند. غم به سراغش می آید . به همین دلیل است که تحلیل رفتارش را مساوی با تیره و تار شدن زندگیش می پندارد.
ام او سقوط میکند آن هم با طناب پوسیده ی شادی! و عقده هایش در جستجوی اربابانی جدید و خوشحال…!