WATCH LAST VIDEO
BLOG
December 28, 2015
سوختگی . سوزش . شب. ما گردیم میگردیم. صبح تا شب. بی تفاوت. میگذریم. بی تفاوت. آرزو می کنیم. هدف ها را تعریف می کنیم . […]
November 19, 2015
خوشبختی یعنی پنیر نصفه مانده ته یخچال را با حلواشکری عوض بکنی.خوشبختی یعنی باران پاییزی را به عطر شکوفه های بهاری ترجیح بدهی.خوشبختی یعنی اگر راه […]
November 11, 2015
دری به تخته خورد، دو دست خلق شد. دستی برای نوازش، دستی برای شفا ، دستی برای ستمکردن، دستی برای یاری دادن، دستی برای چنگزدن به […]
October 25, 2015
شب که سکوت ندارد. ما به آن سکوت میدهیم. با رویاهایمان یا کابوسهایمان. مرز بین روشنایی یا تاریکی. تللؤ باریکه ی نوری از میان شاخه های […]
October 22, 2015
فکر می کنم . آخ که فکر کردن چه حالی دارد! گاهی سفید است، گاهی سیاه گاهی خاکستری. مثل نقاشی که رنگی جدید خلق می کند، […]
October 22, 2015
این رخنه را دوست دارم. این ورطه ی خیال . این جدالی بین من و خود . این تنگ نگری دیگران که در تُنگ خود غرق […]