سوختن در تنهایی
…باز شروع شد… تکرار مکررات… توقع ندارم در این دنیایی که هرکس برای آینده ای که روشن نیست هدف دارد، به یاری من بیاید… و توقع ندارم انسانی که مهره اش با آتش تنهایی سوخت به داد من برسم!
دادی که از آن همه “الف” تنها یکی برایش باقی مانده و با این کبریت آخر می خواهد حصار “دال” را آتش بزند اما نمی تواند