26
August 7, 2013
28
September 9, 2013
Show all
لقاح در نهان دانگان به صورت مضاعف است   “ثبت و ضبط”

جمله ای تصادفی در اولین دفتر چکنویس که می خواهد نوشته هایم را ثبت وضبط کند. ینده تا هم اکنون چیزی را ثبت و ضبط نکردم. البته ضبط چرا ولی به ثبت نرسید. به عنوان مثال هنگام خواب – این اواخر با غلظت بیشتر- به مغز پتیاره ام فشار می آورم  تا جملات قصار تراوش کند؛ لیکن به مثابه ی یک دستگاه ویدئوی دهه ی 70ی تنها ضبط کرده و هنگام پخش از یک خر در گل گیر کرده هم به لا استفاده تر است. 
بگذریم، موارد زیاد است اما پر از مناقشه؛ به هر حال تنها فایده این نوشته، جوهر خودکاری در حال تباهی و کاغذی که گویی به او تجاوز شده، گشودن مسیر اشت. جاده ای برای نوشته های دیگر. انسانی می میرد، بلافاصله متولد می شود… تناقض پشت تناقض. کارگر راه آهن زیر تپه ای از آهن آلات انجیر می شود! تا نوادگانش هنگام عبور از مسیر در توالت قطار در قتلگاهش بشاشند. این است چرخش روزگار شاید آن کرگر نیز در کودکی با گریه و زاری کالسکه را متوقف کرده و بر مزار پدربزرگش دفع ضایعات به جا آورده . کسی چه می داند. این بهترین ترقی در زندگیست اگر بتوانی تناقض هایت را کشف کنی، ولی در نهایت بدون هیچ دستاوردی ،هیچ فایده ای، بعد از این همه مدت که جان کندی ضبطش کنی… اما ثبتش خریدار ندارد!!!

حداقل می توانی رئیس جمهور امریکا شوی!!