۴۵: به کمی درک و توجه نیازمندیم!

۴۴: تصمیم با تو!
November 28, 2014
۴۶: دَوَران زندگی
December 11, 2014
Show all

این متن تلاشی است برای نویسنده شدن. یحتمل تلاش بعدی هم برای نویسنده ماندن. و باز تلاشی برای آرامش یافتن… تلاش… تلاش…
می گویند آرزو بدون تلاش ارزنی نمی ارزد. اما نگفته اند تلاش بی آرزو تکلیفش چیست؟!
هیچ ترازویی نیست که بتواند این دو را میزان کند! اصلا وزنی دارند؟! هر دو این بالا در مغز به سر می برند!. سر صبحی آرزو بیرون می آید، رخی می نماید، عشوه می کند ، دل می رباید و عشاق را به حال خود می گذارد.
تلاش تا لنگ ظهر می خوابد. روی ماه آرزو را ندیده. فقط درباره اش شنیده است!  فلان و بهمان! این رفتار های مجانین برایش عجیب هست. اما کسی به او اهمیت نمی دهد. همه در بهت آرزو مانده اند. برای یافتن پاسخ هم تلاشی نمی کند. خوب ساده است. مگر تلاش، تلاش می کند؟!!!
و هر روز این داستان تکرار می شود. هر روز … هر روز …

من باقی عمرم را در ندانستن نمی گذرانم. تلاشم باید متوجه این قضیه شود. من در این روزمرگی وسوسه انگیزم دفن نمی شوم. آرزوی مغرورم باید این را درک کند.
کمی تا قسمتی…
نیازش دارم!